• وبلاگ : پابرهنه ، زير بارون !
  • يادداشت : نجات عشق
  • نظرات : 10 خصوصي ، 57 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عطا 
    باران مي بارد
    ولي شب مهتابي است
    سكوت شب فرياد ميزند انگار مرا مي خواند .........
    انگار با اين سكوت
    به من گوش مي سپارد
    با او راز مي گويم
    راز يك غم بزرگ كه سالهاست در سينه دارم و قلبم راسخت مي آزارد
    غم از دست دادن يك عزيز ...........
    و براي آن پس از سالها جامه سياه از دل بيرون نياوردم ..
    سر بزانوي شب مي گزارم
    همپاي او مي بارم
    سكوت شب غوغا كرده
    بغض سكوتم را مي خورد
    باران مي بارد
    ولــــــــــي از مهتاب خبري نيست